سفر قشم!!!
سلام سلام
جاتون خالی رفته بودیم قشم.خیلی خوش گذشت.فقط هوا وحشتناک گرم بود و شرجی.در کل آبپز شدیم دیگه.خدا رو شکر امیر زیاد اذیت نشد به خاطرش میرفتیم تو پاساژ خرید که خنک باشه.بازارایی هم که خنک نبود دوتایی با بابایی میموندن خونه .فقط من و مامان بزرگش میرفتیم خرید و جنسا هم خیلی قیمتاش مناسب بودن مخصوصا لباساش.حسابی خرید کردیم دیگه.
اینجا دمه در یه مسجد واسادیم برا استراحت و بنزین.امیر رو گذاشتیمش رو صندوق عقب. که ا رفت رو سقف .مگه میومد پایین.آخرش به زور آوردیمش پایین بلاخره.
تو ماشین همش اینجوری بودی.
اینجا هم دمه اسکله است منتظریم بریم رو لنج.خیلی گرم بود برا همین لباستو در آورد مامان بزرگ.
بدون شرح!
اینجا رو لنجه.لنج صداش خیلی وحشتناک بود.تو هم همش داد میزدی .همه نیگات میکردن و میخندیدن.
تو کالسکه ات که میذاشتیمت تو پاساژا پاتو میاوردی بالا میزاشتی رو جا غذاییش.همش لم میدادی مثه رئیسا.
اینجا بابایی کالسکه ات رو آورده بود تو تا لاستیکاشو تمیز کنه.که تو ازش رفتی بالا.تازه بالاتر هم رفته بودی تا اومدم ازت عکس بگیر تو اون موقعییت،که اومدی پایین تر.