امیــــــــــــرعلیامیــــــــــــرعلی، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره
حلــــــــــما خانومحلــــــــــما خانوم، تا این لحظه: 8 سال و 6 ماه و 13 روز سن داره

♡ امیرعلی و حلــــــما ، عشـــــــــــــقِای مامان ♡

پیج ما رو در اینستاگرام دنبال کنید instagram : @zahrakhajebafqi

پسرم داره مرد میشه!

1390/7/8 1:47
1,178 بازدید
اشتراک گذاری

زیباسلام پسر مامانیزیبا

تازگیا خیلی بلا شدی .صبح که از خواب بیدار میشی فقط میخوای بغلت کنم.زیبا 
دیگه با هزارتا راه سرتو با یه چیزی گرم میکنم.یا میزارمت جلوی کابینت قابلمه ها یا میزارمت تو اطاقت تا خرابکاری کنی.زیبا    

تازگیا کنترل تلویزیون رو میبری جلو تی وی و میخوای شبکه هاشو عوض کنی.زیبا     

وقتی بهت میگیم بشین میشینی .و وقتی بهت میگیم پا شو سریع بلند میشی.زیبا  

هر چیزی هم که بخوایم با یه عالمه خواهش کردن برامون میاری.زیبا

عشق میکنم که فقط مامانتو بوس میکنی .هر چی بابایی بال بال میزنه که بوسش کنی ،اصلا تحویلش نمیگیری.زیبا 

موقعی هم که داریم نماز میخونیم میای و سرت رو میزاری روی مهر و میگی اَ.   زیبا

کارت سوخت ماشین قبلیمون از برج ٨ پارسال تا حالا سوخته بود.بابایی تازه رفته یکی جدید گرفته .توش تقریبا ٧٠٠ لیتر بنزینه.تازه ٣٠٠ تاش ١٠٠ تومنی و بقیه اش ٤٠٠ تومنی.بابایی حسابی حال کرده بود.زیباحالا قرار شده یه هفته بریم مسافرت طرفای اصفهان و شیراز و شهرکرد و آخر سر هم بندر گچین برای خریدن تی وی و ماشین ظرفشویی.منم که حسابی خوشحالم.فقط خدا کنه تا روزی که میریم تو حالت خوب خوب بشه.زیبا

راسی امشب با مامان بزرگ رفتی خونه همسایمون عروسی نوه اش.مامانم میگفت همین که رسیدین تو خونشون دستمال دسته مامانم رو گرفتی تو دستات و رفتی وسط مجلس و میرقصیدی.چشمم روشن.دیگه چی؟زیبا  

تا حالا داشتیم بالا بادمجون پوست میکردیم الان خوابم میاد وحشتناک .فعلا بای.زیبا 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان متین
8 مهر 90 8:10
می بینم که امیر علی خان دیگه واسه خودش مردی شده و تنهایی میره عروسی بیچاره باباییش که خیلی دلش میخواد بوس خوشگل پسرش رو داشته باشه نامردیه انشالله که امیر جان حتما حتما خوب خوب می شه و با هم می تونید با خیال راحت مسافرت برید خوش بگذره به همتون منتظر عکسای باحال امیر علی گل هستم بی صبرانه


مرسی مامان متین خوشگله
افسانه مامان رها
8 مهر 90 12:48
سلام خوبی خاله همیشه میام و خاطراتت رو می خونم و می رم و وقت نمی کنم که برات بنویسم حتی وبلاگ رها رو هم آپ کنم ولی خواستم بگم دوست دارم و تو مسافرتت یادت نره که خونه ما هم اردکام بیای خوب سر راهیم سر بزنی خوشحال می شیم رها هم دوست داره از نزدیک ببیندت
زنجیرت هم مبارک باشه.


سلام خاله افسانه.ما همش به یادتونیم من همیشه به ئبلاگت سر میزنم ولی وقتی میبینم مطلب جدید نداری .میگم عجب تنبلی شده این خاله افسانه.روی ماه رها رو ببوس.راس میگیا خاله من که خیلی دوست دارم از نزدیک ببینمتون اگه این شوشوی خجالتی من بیارتمون.حتما آدرس میگیرم ازت خاله.مشتاق دیدار
زن دایی سونیا
9 مهر 90 13:10
ببین چقدر دوستت دارم و بهت نظر میدم.امروز این 3امین بار هست که اومدم وبلاگت.چیکار کنم امروز زن داییت سرکار یا میاد نظر میده یا هم واسه مادربزرگ جونت عکس لباس دانلود میکنه.میبینی چقدر زن داییت زرنگه


باریکلا زندایی.ثواب میکنی نظر میدی.راسی این کلیپ امیر علی رو ببین حتما.از خنده روده بر میشی
مادر کوثر
9 مهر 90 15:26
به به چه پسر شیرینی چه خبرای خوبی همیشه به شادی