گل پسرم تولدت مبارک
سلام
خوبین؟چه خبرا؟نماز و روزه هاتون قبول؟خوشحالم که همتون مثه ما دووم آوردین و زنده اینقضیه،قضیه ی روزه گرفتن تو این روزای گرم و وحشتناک طولانیه.عجب جون سختایی هسیم ماها.جامون یه راست و بی برو برگشت تو بهشت .من بهتون وعده میدم
نمیدونم ضرب المثله ،شعره چیه این!(امروز چه روزیست روزه مُراد است امروز،امیرو ببین ....بقیشو بلد نیسم،خودتون جورش کنید)
از این تیکه میتونین حدس بزنین که چقد خوشحالم من.
بله دیگه آقا پسرمون،امیر طلامون،شاخه نباتمون،گل تو باغامون،شیطون بلامون 3 ساله شدن.بزن دست قشنگه رو
امیر علیه مامان ،نفسم،قلبم،عُربَم(عمرم)،عشقم تولدت هزار بار مبارک.ایشالا مدرسه رفتنتو ،درس خوندن برا کنکورتو،لباس فارغ التحصیلی پوشیدنتو ،لباسه دوماتیتو و نوه های خوشکلمو ببینم.
نمیدونم چِم شده،مثه وقتایی شدم که میخوام برم سر جلسه امتحان دست و پاهام داره میلرز،شایدم از گشنگی و تشنگی باشه.ولی هر چی هست حس شیرینیه بعد از یه عالمه وقت دارم اینجا پُست تولده امیرو میزارم(همراه با یه خبره بسیار ویژه)
میرسیم به خبر بسیار ویژمون
بله دیگه دیروز که همون روز قدس باشه آخرین روز و آخرین فرصت آقای احمدی نژاد بود.و چه با اعتماد به نفس ریاست جمهوریشو تموم کرد.
بر حسب شانس یا اتفاق بهترین روز بود براش برا وداع با این پُست و مقام،از آخرین لحظاتش به نحو احسنت استفاده کرد.نوش جونش.
تو نماز جمعه شرکت کرد.نشسته نماز خوند جلو ملت.آخرین سخنرانیشو هم کرد جلو مردم.آخر شبم که تو تلویزیون گپ درست و حسابی زد با مردم.(فکر میکردم زیر آب بزنه ،ولی نزد .و مثه یه رئیس جمهور جنتلمن خداحافظی کرد)
آقای احمدی نژاد به سلامت.تو این 8 سال باهات کلی خاطره داریم.
و سلام ویژه به آقای روحانی.خوش اومدین آقا.ایشالا صندلی ریاست چرخش تا ابد براتون بچرخه و زمینتون نزنه.
خلاصه که آقای روحانی خیلی بهتون امید داریما .امیدوارم همونجور که قدمتون خیر بودو طلا و ارز اومد پایین.بقیه چیزا هم ارزون بشه و مردم از این وضع نابسامان نجات پیدا کنن.
امسال جدا از اینکه سال خیلی خیلی خوبی بود یه چنتا اتفاق و مرگ ناگهانی هم توش بود که جیگرمو کباب کرد.
اولیش تصادف کردن فامیلمون و کشته شدن 3 نفر تو همون حادثه.
دومیش اومدن دزد ،متجاوز نمیدونم اسمشو چی بزارم به خونه داییم.و اینکه هنوز نتونسن این 3 تا شرور رو دستگیر کنن .واقعا متاسفم
سومیش بازم یه اتفاق وحشتناک موقعه انتقال کولر به بالای ساختمون 4 طبقه در تهران.که اونا هم فامیلمون بودن و 4 نفر جونشونو از دست دادن.
چهارمیش فوت دایی سید جواد عزیزم.خیلی ناگهانی بود اصن فکرشو نمیکردم.همین چند وقت پیش که تهران بودیم مهمونش بودیم.ولی این سری که رفتیم تهران رفتیم تشییع جنازش.(دایی سید جواد ،شوهر خاله مامانمه،خیلی دوسش داشتیم برا همین دایی صداش میکردیم)
بگذریم...
بریم سراغ امیر علیه 3 ساله قصه ما:
این امیر علی خیلی شیطون شده،وحشتناک رقاص چنان قِرای ریز میاد انگاری نتیجه جمیله اس
پسری بسیار ویرانگر.یه اسباب بازی سالم عمرا بتونی پیدا کنی تو خونمون.همه رو داغون کرده ترمیناتور
چند مدته عاشقه مدل موی فَشنی شده به قوله خودش.ماشینشو میزاره زیر پاش تا قدش برسه به آینه.بعد با بُرس من چنان موهاشو کاکُلی میزنه که پیشونیش قرمز میشه
دیوونه ی تعارف کردناشم.مثلا من روزه ام،تمام امیدم به یه قطره آب خونکه.میوه میاره میخوره تهشو که نمیخواد میاره جلو صورته من میگه بخور خوشمزه اس.میگم میدونم ولی روزه ام.میگه بخور اشکال نداره فقط یکی بخور دیگه نخور(مثه اینکه یکی از علما فتوا داده برا خوردن آب تا جایی که عطش رفع بشه،ایکاش فتوا برا میوه خوردنم میداد)
سرگرمی این روزای امیرمون شده تبلت چنان با مهارت بین منوها حرکت میکنه که انگار خودش مخترعش بوده.عاشقه بازیه این قورباغهه هست که باید توپو بخوره .اسمشو نمیدونم ولی خیلی دوسش داره وقتی توپو میخوره خودشم اَداشو در میاره
میخواسم کارنامه درخشان ترم دوممو بزارم براتون ولی چون هنو یکی از استادامون نمره نذاشته.دیدم ناقصه گفتم باشه برا وقتی که کامل شداین ترم بر خلافه ترم یک خیلی خراب کردم
شاید این آخرین پُستم باشه تو این خونه .یه جورایی اعتصاب میکنم تا وقتی که خونمونو بدنولی کم و بیش بهتون سر میزنم.پس تنهام نذارین
آهان نگفتم که 206 سرطانیمونو بلاخره فروختیم و از دسش خلاص شدیم.یه سمند ال ایکس سفید خوشکل زیر سر کردیم.ایشالا واممون رِله بشه سمند دار میشیم.
و مینا مامان خوشتیپ محمد و ساقی منتظر باش داریم میایم شمال
راسی این پُست عکس دار میشود.منتظر باشید
امیر مامان ببین چی بودی.یه مُشت بینی و چشم ورقلمبیده
حالا ببین چی شدی،یه پسر خوشکل و خوش تیپ و شیطون و جنتلمن
زهره جون مامان مهتاب،یکی از همشهریای گلم گفته تو این نظرسنجی شرکت کنم.من گفتم چَشم:
1- اگه ماهی از سال بودم ؟مرداد
2-اگر روزی از هفته بودم؟ جمعه
3-اگر عدد بودم؟ 20
4-اگر نوشیدنی بودم؟نسکافه
5-اگر ثواب بودم؟ روزه قرضی
6-اگر درخت بودم ؟سرو
7-اگر میوه بودم؟انار
8-اگر گل بودم؟ بامبو
9-اگر آب و هوا بودم؟سرد
10-اگر رنگ بودم؟قرمز
11-اگر صدا بودم؟ پیانو
12-اگر پرنده بودم؟ شاهین
13-اگر فعل بودم؟ما اینیم
14-اگر ساز بودم؟ویولون
15-اگر عضوی از بدن بودم؟مو
16-اگر بخشی از طبیعت بودم؟شن های روان
17-اگر یک حس بودم؟ هیجان
حالا هر کی دوست داره و عشقش میکشه مثه من شرکت کنه.وگرنه که اجباری نیس