زینب دایی هم پرید
سسسسسسسسلام
چقد عجیب که من اینقد زود اومدم باز وبلاگ آپدیت کنم😁
دیشب مامان منیر ،زینب دایی رضا رو پاگشا کرد .
امروز صبحم بابا و امیرعلی رفتن خوسف .
من موندم حلما بانو 😍حلما خانم راس ساعت 12 از خوا بیدار شد قبل از سلامم گفت برام برنامه کودک بزار و الانم داره میبینه با ظرف میوه کنارش😜
اینم از رقص یواشکی حلما و هانیه
اینجا هم تولد تازه عروسمونه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی