یزد و شیطونی های نا تموم امیرعلی
سلام پسر شیطون بلای من پنج شنبه رفتیم یزد برا ماشین که متاسفانه ماشین درست وحسابی پیدا نشد . قرار شد دوباره یک شنبه هم بریم . رفتنی که تو ماشین فقط آتیش سوزوندی از پشتی صندلی میرفتی بالا تا این حد. تو خونه دایی که نگو و نپرس ترکوندی .اونجا هم که برعکس خونه خودمون اصلا مناسب نیست برات از نظر ایمنی.هر کاری خواستی کردی دیگه .از پله ها میرفتی بالا.میرفتی سر میزا که روش کلی چیر میز بود.اما جمعشون کردم .ولی بازم شیشه رو میزو هل میدادی تا این حد .تو خونه دایی یه لحظه آرامش نداشتم از دسته تو مگه میشد تنهات گذاشت .خلاصه به تو که خیلی خوش گذشت. به من هم همینطور . شبش رفتیم پارک کوهستان .جالبیش اینجا بود که از سبزه بدت میومد ما ...