امیــــــــــــرعلیامیــــــــــــرعلی، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره
حلــــــــــما خانومحلــــــــــما خانوم، تا این لحظه: 8 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره

♡ امیرعلی و حلــــــما ، عشـــــــــــــقِای مامان ♡

پیج ما رو در اینستاگرام دنبال کنید instagram : @zahrakhajebafqi

سلام سلام سلام

دقیقا ساعت ۳ و ربع نیمه شبه ۱۳ تیر ۹۷ هست و من و حلما خانوم بیدار 😁 میرم سراغ عکسا که کلی خوابم میاد موهای حلما یهو تو سال ۹۷ یادش افتاد که رشد کنه خدا رو شکر 😁الان دیگه همش موهاش تو چشمشه و با هزار جور کلک باس ببندم براش اینجام داشتیم میرفتیم با بابااحمد اینا مزرعه تا امیر بره آب بازی خانواده طوری😍😍😍 یه روز خسته کننده و گرم 😥امیرو بردم مدرسه طبیعت و بعد با حلما خانم دنبال کار و بارامون و بعدش امامزاده برا استراحت اینم حلما با پسر عموش اقا سبحان که تقریبا همسنن😍😍 اینم از درخت آلوی پربار در تابستون و در روستای خوسف با بابا احمد شب احیا رفتیم مسجد حجت اینم دخترک بعد از پیروزی ایران مقابل مراکش در جام جهانی ۲۰۱۸....
13 تير 1397

جور وا جور

سلام خوبین ؟ من که هنوز درگیر میگرنم هستم و هیچ مدله قرار نیست خلاص بشم از دستش .فردا هم که ماه رمضونه ،میترسم نتونم روزه بشم 😢 فعلا بریم سراغ بچه ها امیرعلی فقط یه هفته به پایان کلاس دومش مونده و امروز به همراه همکلاسیاش رفته بودن اردو خدا رو شکر معلمش خیلی ازش راضیه 😊 احتمالا بعد تعطیل شدنش با مامان بزرگش بره تهران این ماه رمضونی رو تازگیا علاقه ی زیادی به دوچرخه سواری اونم تو کوچه پیدا کرده و به هر بهونه میخواد از خونه بزنه بیرون که من تقریبا مانعش میشم اولین معامله زندگیشم همین دیروز انجام داد و کلی ذوق زده اس از سودی که کرده🤣 مثه اینکه تو مدرسه یکی از بچه ها صدف داشته امیر گفته بهت شربت میدم تو بهم صدفو بده . بعد یکی دیگه بچه ه...
20 خرداد 1397

اتفاقات فروردین ۹۷

سلام خوبین؟خوشین ؟سلامتین؟ ما نیز در حال گذران زندگانی با امیرعلی درس نخوان و حلمای کچل کن هستیم امیدوارم این روزها زود بگزره و عروس و دومادشون کنیم راحت شیم میرم سراغ عکسا همین هفته پیش بود که حلما خانم دستشو با چاقو برید اینم پسر مرضیه خالم .بابام داره تو گوشش اذان و اقامه میگه اینم منو حلما بانو تو شب حنا بندون فاطمه نوه عمه عصمتم دارن نوه خالمو میبینن اینم از تولد آقا کیان پسر خاله محبوبه اینم تز آخرین عکس این پست .دیشب با حلما خانم مشغول فیلم دیدن و تخمخ خوردن بودم که ...
31 فروردين 1397

شلمچه سال ۱۳۹۷

سلام به دوستای خوب وبلاگی سال ۹۷ بر همتون مبارک ایشالا که سال خوبی رو شروع کرده باشین و سال ۹۶ رو به به خوبی و خوشی تموم کرده باشین ما امسال سالمون رو خیلی متفاوت شروع کردیم .۲۸ اسفند بود که از طرف معدن رفتیم راهیان نور و در کنار شهدا سالمون رو نو کردیم و کلی لذت بردیم . میریم سراغ عکسا [img:AgADBAAD06sxG3D-sFElBZ-xPUnac78JkRkABKt0jf90VM3M_IwAAgI] همسفرهامون مخصوصا اقای دهقان مدیر کاروانمون خیلی عالی و مهربون و فوق العاده بودن ️...
4 فروردين 1397

شادکام بهمن ۹۶

سلام خوبین همگی ؟؟؟؟ ما هم خوبیم فعلا و در هیاهوی خانه تکانی و استرس اخر سال پنجشنبه ای مصادف با ۱۲ بهمن و ورود امام به ایران با مامان و بابا بزرگ رفتیم روستای زیبای شادکام برای صرف ناهار بعد از برگشتن از روستا به کارواش اتوماتیک هم رفتیم که از ۱۰۰ تا شهربازی برا امیر باحالتر و هیجان انگیز تر بود 🤣 یه ذره از صحبت کردنای دختری بگیم که کم گفتیم تاب تاب عباسی خدا منو ننداسی رو میخونه تیب =سیب داداش امیر.اییان=کیان باس =باز شیر میخوام =ایشا من خوابم میاد =لالا من کفش=کَش فعلا همینا رو یادمه .خیلی بیشتر حرف میزنه ها ...
13 بهمن 1396