کرج خرداد ۹۸

سلام خوشگل موشگلای وبلاگم

دقت کردین چقد کم پیدا شدم😁

این دنیای مجازی لنتی ،وبلاگو ازم گرفته وحشتناک

الانم گفتم تا عرق این سفر اخیرمون خشک نشده بیام یه پست بدون عکس بزارمو برم و یه مدت گم و گور شم😁

جاتون خالی دوهفته پیش ۲۴ خرداد ۹۸ با مامانم و ابجیم ،بچه ها رو زدیم زیر بغلو راهی کرج شدیم برا دوهفته بدون همسران 😁

عجیب کیف میده خانوادگی سفر رفتن بدون همسر 🤣

خلاصه دوهفته با سر و صدا و دعوا و جیغ و داد در آپارتماانی ۷۰ متری سپری شد

البته لا به لاش شهر بازی و بازار هم میرفتیم😍

این اولین سفری بود که من گوشی دستم نبود و از دنیای مجازی دور بودم تا حدودی

حالا علتش چون همش دست حلما خانم بود و ایشون هم در یوتیوب مشغول دیدن خمیر باسی ،اسلایم،برنامه اوتک(همون برنامه کودک خودمون) بودن و مجالی به من نمیداد .

امیرمونم که یه مدت کلش باز شده خفن

کارنامشم گرفتیم و خدا رو شکر کلاس سومو هم رد کرد فقط یه دونه خوب داشت که اونم واسه املاش بود که ارثیه خانوادگی کلا فارسی مشکل داریم😁

انشالا خدا قسمت کنه قراره کلاس اسکیت و ریاضی و فارسی ثبت نامش کنیم تا پایش قوی بشه برا سال آینده

پرونده اش رو هم قراره از مدرسه چم ان بگیریم و برشگردونیم مدرسه دهستانی .چون توی چمران با معلما و همکلاسیاش راحت نبود 😐

فعلا همینا 😍😁

شانسی اینم بود حلما بیوتی هستن .معرف حضورتون😁



اینم از تنها عکس تو گالریم .راه اهن تهران موقع برگشتن