امیــــــــــــرعلیامیــــــــــــرعلی، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره
حلــــــــــما خانومحلــــــــــما خانوم، تا این لحظه: 8 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره

♡ امیرعلی و حلــــــما ، عشـــــــــــــقِای مامان ♡

پیج ما رو در اینستاگرام دنبال کنید instagram : @zahrakhajebafqi

دریــــــــــــــــــــــــــــــــــا!!!

1392/7/23 11:01
2,878 بازدید
اشتراک گذاری

سلام سلام

خوبیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن ؟چه خبــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرا؟

چند روزی میشه که از سفرمون برگشتیم.تهران و بابلسر و مشهد و طبس و خونمون ،این مسیر سفرمون بود.

دو تا ماشین بودیم .یکی ماشین بابام اینا که خاله محبوبه و عمو رضا و مامان و بابام بودن.و تو ماشین ما هم که خودمون 3 نفر

سفر خوبی بود مثه بقیه سفرا بود دیگه...

از اونجایی که مسیرمون جاده چالوس نبود من زیاد حال نکردم  خمیازهآدم شمال بره و نمک آبرود نره که شمال نمیشه.

نمک آبرود هم نرفتیم متاسفانه امسال.خونه مینا اینا نیشخندهم نرفتیمناراحت

اصن نمیدونم چِم شده زدم تو کاره خلاصه نویسی.همین کارا میکنم که نمره نمیارم تو امتحانایول

بابلسر شهر باحالی بود .مرکز خریداش حرف نداشت .مخصوصا ایران کتانش.ولی خیلی گرون بودنعینک

به درد دور زدن و گشت زدن میخوردن مرکز خریداشون وگرنه که چیزی نمیشد خریدنیشخند

لب دریا و ساحلشم که افتضاح کثیف و شلوغ پلوغ بود.ولی دریا مواج و تمیز بود.

همون یه بارم که رفتم تو آب کلی بهم حال داداز خود راضی

سوئیتمون نزدیک دریا بود و طبقه ششم بودیم و نمای کامل به دریا داشتیم.

بعد از 3 روز بابلسر و مقصد مشهد ترک کردیم و شبونه راهی مشهد شدیم.

اصن تو جاده ای که میرفتیم از اون شهره که کلی مغازه کلوچه ،لواشک ،مربا ،ترشی فروشی داشت رد نشدیم.

هیچ جا مثه ساری نمیشه.از من میشنوینا رفتین شمال حتمن از جاده چالوس برین بعد برین ساری بعد هم رشت خونه مینا اینا ،بعدش برگردین برین نمک آبرود و بعد مشهدنیشخند

مشهد فقط 2 روز بودیم و همش خونه فک و فامیلابرو

اصن هیجان تو این پست نیس ،نمیدونم چرا .شاید چون خوابم میادنیشخند

برین ادامه مطلب عکس دارم براتون 

 

 

 

اینم نمای پنجره سوئیتمون که رو به دریا بود .البت تو شبشنیشخند 

شبا لب دریا خبر بودا.بزن و برقص و ترانه و آهنگ.فستیوالی بود برا خودش.امیر ما هم که بهونه میخواد برا رقصیدن،رقاصخیال باطل

این سطلم مامان منیر خریده .رنگشم خوده امیر انتخاب کرده.بد سلیقه اسزبان

گفتم که ساحلش کثیف بود راس میگفتم.اون بنده خداهه که کلاه سرشه ازش ماهی سفید خریدیم برا ناهار ماهی زدیم تو هیکلخوشمزه

یکی از همون مرکز خریدای بابلسر اینجا.فقط شهر بازیش مجانی بود نیشخند

امیرو نگا کن بچم چه ذوقی زده.چنان این فرمون قطار میچرخوند سر پیچا انگاری خودش داره رانندگی میکنهبغل

جناب علاالدین.ایکاش واقعی بودخیال باطل

شبا کنار ساحل شاممونو میپختیم.این یکی از همون شاماس.تخم مرغ و تن ماهیخوشمزه

اینم نمای اطاق خواب سوئیتمونه.خیلی بالا بودیما

نگاش کن پسر بزرگ از آب میترسیدقهر

نمیدونم این اسبای اونجا جای غذا آب دریا میخوردن .خیلی لاغر و استخوونی بودن.

هنر نمایی مامان زهرا.بعد از اینکه از آب اومد بیرون و یه دل سیر خاک بازی کردنیشخند

عباس آباد !

ژستای خفن امیرعلی!

آتلیه مامان زهرا!

امیرو باباش رفتن قایق پایی کرایه کردن بعد اومدن سمتمون .من و عمو رضا قاچاقی سوار شدیم.بعد با بلندگو مچمونو گرفتنقهقهههیچی دیگه منو پیاده کردنقهقهه

امیرعلی و صحن امام رضا و سنگای لیزشو و خیلی چیزای دیگه...بازنده

به به صحن آزادی و دید کامل به گنبد طلا و گلدسته و سقا خونهخیال باطل

امیرعلی و عشقولانه هایش با پسر مردمتعجباسترس

امیرعلی و یکتا !دختر دختر خاله ام.ازش عکس نداشتم که طبس بودیم گرفتم.

خوده مریم سادات بود یکتا فقط سایزش کوچیک تر بودنیشخند 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (21)