غَلَط نامه
سلام .خوبین ؟خوشین؟سلامتین؟
ما هم خوبین.از احوالپرسی هاتون
چیزه خاصی ندارم برا نوشتن .اومدم یه چیزی بنویسم که یهو فکر نکنید جا گذاشتم رفتم خارج
میخوام از کلماتی بگم که امیرمون خیلی جالب تلفظ میکنه.فقط همینارو اشتباه میگه .
اِمامزاده=====>اِدامزاده
یخچال=====>یخدال
آشپزخونه=====>آخشَموعه
قابلمه=====>قالمَنه
کامپیوتر=====>کامپیتِر
مینی بوس=====>نینی بوس
خطرناکه=====>خکرناکه
هواپیما=====>هَناپِیمان
چِشم=====>چِمش
ابرو =====>اَربو
چشم چشم دو ابرو=====>چمش چمش دو اربو
دُکمه=====>دُمکه
دکتُر=====>دتکُر
شلوار مُکَعَبی=====>شلوار مُتَکَبی
آماده نشو=====>آدامه نشو
کُنتُرل=====>کُنتُلُر
این 3 تا دختر عشقای منن ،دخترای دایی رضام هسن.
ببینین چقد زهره بزرگ شده .مثه ماه شده .کُپُل و سفید برفی.اصن بهش نمیاد 2 ماهش باشه.ماشالله ش باشه.واسه پسرم میسونمش
اون شازده هم که امیر خان خودمونه .تازگیا همش در حاله ادا و اصول در آوردنه.لباشو نگاه کنین .این بهترین عکسشه ها
ای جانم چه بوس آبداری.زهره چه تو حسه،قربونش برم
فکر کنم از حالت آبگوشتی و آبکی در اومد این پُست
راسی تو ادامه مطلبم چنتا عکسه،خواسین یه نگاه بندازین
مثلا رو تاب نشسته پسرکمان
فکر کنم یکی دوهفته پیش بود که رفتیم روستای خوسف.آخه جناب خواهر شوهر جانمان سور میدادند برای فرزنده دخترشانیکی دو ماه دیگه عکس همون دختره رو براتون میزارم.آخه هنوز تشریف فرما نشدن
اینجا هم بالای کوهِ.جاتون خالی عجب منظره ای داشت.توپ ،پِرفکت،بیست.اینجا مثلا داره ژست میگیره
حوصله شرح دادن ندارم!
ای جانم چه دست به سینه