امیــــــــــــرعلیامیــــــــــــرعلی، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره
حلــــــــــما خانومحلــــــــــما خانوم، تا این لحظه: 8 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره

♡ امیرعلی و حلــــــما ، عشـــــــــــــقِای مامان ♡

پیج ما رو در اینستاگرام دنبال کنید instagram : @zahrakhajebafqi

بارون میاد شر شر!

1391/7/7 16:50
3,247 بازدید
اشتراک گذاری

 

وااااایییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی خدایییییییییییییییییییییییییی من اصلاااااااااااااااااااااااااا باورم نمیشه.

داره بارون میاد.

این موقعه سال.تو شهرما.

حتما یه اشتباهی شده.

وای خدایا شکرت غافلگیرم کردیا بدجور

دوشنبه نوشت:

سلام خوبین ؟

امیر آقای مامان سلام خوبی؟چه خبرا؟چیکارا میکنی؟

جوابه امیر:سلام(با کلی آبو تاب)سلامتی،بازی میکنم.

بله دیگه پسرکه ما نیز بزرگ شد به ماننده بقیه پِسَرَکانمژهآنچنان خوشنودیم که نمیگنجیم در پوستمان.

چند روزیست در تلاشیم برای گرفتن امیر آقا از مای بیبی.

دچار ضعف اعصاب و امراض مختلف همچون کمر درد و غیره شده ایم در این وادی

از اونجایی که هنوز موفق نشیدیم که شاهد جیشه امیرمان در صندلی توالتش شویم.لیکن مجبور شدیم نقل مکان کنیم به حیاط و لبه حوض.امروز در کمال ناباوری جیش پسرکمان را بلاخره بعد از 2 سال و اندی نظاره گر بودیم.و جای بسی خوشحالیست

امیدوارم این افتخار همیشه شامل حاله این بنده حقیر شود.یعنی شاهده جیش کردن پسرم در توالت و لبه حوض و صندلی توالت باشم.(الهی آمین)

برای تشویق کردنش به جیش کردن دست به چه کارها که نزدم.

برایش برچسب خریده ام.دفتر نقاشی با مداد رنگی و پاکن و تراش.

انواع مختلف و رنگارنگه ژله و پف پفی .

تا شاید مسمره ثمر واقع شود.

از بحث داغ و جنجالی جیش و مای بیبی که بگذریم سخن یار خوشتر است.

خیلی وقت بود از پسرکمان تعریف و تمجید نکرده بودم.

امیرعلیم خیلی آقا شده .یه تیکه جواهره.پسری بسیار گوش به حرف کن.خوش غذا .خوش خواب(مثه مامانش)فقط یه ذره زیادی حرف میزنه ولی جای نگرانی نیست نیشخند

همه عاشقه ادب و نزاکت و حرف زدنش هستن.طوری که چپ میرن راس میان به امیر سلام میکنن و میگن چه خبرا و منتظره جوابه پر از مهرش میشن.

تا تلفن زنگ میخوره میدوه تا جواب بده وبا احوالپرسی داغش دله اون طرفو میبره.

راستی خودم هم به صورته جدی تو رژیم تشریف دارم و الان 10 روزی میشه که لب به برنج نزدم.

تا حالا که خوب پیش رفتم و بنا به مستندات فَک و فامیل یه ذره جزئی تغییر کردمنیشخند

راستی منتظره اولین کاره دستی من و همسری باشید.تو این روزهای بیکاری مشغولیم یه جوراییعینکبا صندلی بین بکی که ساختیم برمیگردم.تشویق

امیرعلی تو اسکوتر سواری خیلی حرفه ای شده.متاسفانه تا میام ازش عکس یا فیلم بگیرم .نمیزاره و میخواد دوربینو ازم بگیره.یه جورایی نمیخواد ریا بشهزبان

مامانم و بابام الان 10-12 روزی هست که مثله دو قناری عاشق رفتن مشهد و شمال و تهران و تا 5 شنبه هم برمیگردن.

خاله محبوبه هم که دو هفته هست که رفته دانشگاه امام جواد یزد و دانشجو شده واسه خودش

بنده نیز همچنان تنبل و حوصله باز کردن یه کتاب تست رو هم ندارم برای امتحانه ورودی دانشگاه علمی کاربردی که دیماه هستش.


هر کی بخواد تو خونه مادر شوهر بره توالت باید حواسش باشه که امیرعلی اون دورو ورا نباشه.چون تا الان 2 تا قربانی داشته این قفل کردنای امیرخان.یکیش که مادر شوهر جان.یکیش هم سید ابولفضله عمه(هر وقت میخواد بره توالت مامانشم همراه خودش میبره که یهو امیر درشو نبنده)نیشخند

امیرعلی هم تو این سن کم صاحبه پاسپورت شد.تشویق

مامان بزرگ از پشته تلفن از امیر میپرسه امیر برات چی بخرم از اینجا.امیر میگه دمپایی و پوشکنیشخند

شیطانراسی 1-2 تا عکس تو ادامه مطلبه ،خواسین یه سر بزنینشیطان

کَشفیات نوشت:

سر شبی رفته بودیم خونه بی بی که کاور صندلی رو بدوزه که امیرو هر 10 دقیقه میبردم توالت تا جیش کنه.اما دریغ از یه قطره جیش

که دیدم تو حوضه کناره توالت یه مارمولکه کوچولو.گفتم امیر جیش کن روش تا بمیره ،بُکشش.

امیر هم که پایه چنان زوری زد که گفتم الان بچم نفسش بالا نمیاد که دیدم به به امیر آقا دارن جیش میکنن به هوای اون مارمولکه.

چنان ذوق زده شدیم که نمیدانید.فکر کنم باید سجده شکر به جا بیارم.

از کشفه خودم بسیار کیفور شدم.باباش که اومد باید بگمش یه سوسکی یه چیزی گیر بیاره و بکشتش با پیف پاف بزاریم تو توالت برای روز مبادانیشخند

فردا صبح نوشت:

از اونجایی که هوا سرد شده یه نموره،تمام سوسکها ناپدید شدن.و چون امیر فقط به هوای کشتن سوسک و مارمولک جیش میکرد.دیدم دمه دره توالتمان یه برگه خشک افتاده(توالتمان در حیاطه)آقا برگه خشکیده رو گذاشتم تو توالت و گفتم امیر روش جیش کن تا بیوفته تو قعره چاهنیشخند

امیر بچم خیلی پایس تو این کارا.از اونجایی که اصلا نشونه گیریش خوب نیست .بعد از خاتمه جیش کردن با شیلنگه آب برگ خشکیده را راهی چاه کردن.

راسی از دیشب تا حالا هم بدون پوشک بوده و هنوز جیش نکرده .فرشته

یه جورایی به خودم و پسرکم افتخار میکنم.به خودم برای کَشفه این روش نوین و ابتکاری و به امیر به خاطره استعدادش و پایه بودنش.

آقا باید این از پوشک گرفتن یک شبه رو تو کتاب گینس ثبت کرد.از خود راضی

ناراحت دیشب تو خونه مامان بزرگ اینا بحث سره پی پی کردنه امیر آقا بود که کجا میخواد برای اولین بار منور کنه و هنوز امیر فرقشو با جیش نمیدونه که دیدم داره از راهرو آشپزخونه بلند میگه اُف کردم.وقتی سره صحنه حاضر شدیم(همگی دسه جمعی)دیدیم بعله امیر آقا کار خرابی کردن روی قالیچه .حالا بازم کارش بخیر بود و قالیچه رو مامانم سریع برد حیاط و شست.باید یه راه حل هم برای پی پیش پیدا کنمیول


ساعته ٨:٣٠ بابام زنگ زده میگه دختر کو این کلیدای خونه ما آخیادمان آمد که داده ایم به آبجیمان.

خلاصه مطلب که از سفره درازشان برگشتند به سلومتی

 


 

یه مطلبه بسیار مهم که فراموش کردم بنویسم.

چند روز پیش امیرو به خاطره لکه زردی که روی 4 تا دندونه بالاییش بود بردم دندون پزشکی و دکتر گفت هیچ مشکلی نداره عادیه.طی همین مراسم متوجه شدم که دندونای امیر آقا از 16 تا دونه به 20 تا ارتقا پیدا کرده.10 تا بالا 10 تا پایینتشویق


دیشب رفتم آرایشگاه مدله موهامو عوض کردم.الان کوتاه کوتاس.کلی دارم حال میکنم .

 

 

اینجا هم که خونه مامان معصومه عزیزه منه.اونا هم که امیرعلی و طاها هستن .

مثلا امیر داره برای طاها ماهی میگیره.و هر دو چنان ذوق میزنن

اینجا هم امامزاده شهرمونه.با امیر رفته بودم تا براش دفتر نقاشی و برچسب بخرم.الان من دارم نماز میخونم و امیر در حاله آبمیوه خوردن

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (68)

مامان علي خوشتيپ
7 مهر 91 16:53
واااااااااااااااي خوش به حالتووووووووووووووون


بله دیگه
نایسل
7 مهر 91 17:24
من عاشق بارونم خوش به حالتون
نایسل
7 مهر 91 17:24
آره مامان من همیشه برای من از اینا میگرفت روش خرس داشت یا خال خالی بود


دقیقا مثه مامانه من.تازه حق انتخابم تو این زمینه داشتیم
مامان ریحان عسلی
7 مهر 91 17:31
سلام
اینجا هم بارون میآد و هوا خنک شده


اونجا که همیشه بارون میاد
مامان محمد و ساقی
7 مهر 91 19:31
سلام.خدا رو هزاران مرتبه شکر.
منم یه پست میزارم مینویسم چه بارونی تو رشت اومد


بابا اون جاها عادیه.اینجا تو شهره ما غیره عادیه بارون اومدن
مامان متین
8 مهر 91 10:36
وااااااای چه عالی .ما هم دیشب یه بارون محشر داشتیم که باعث شد از توی رختخواب بلند بشم و برم پشت پنجره و دستامو ببرم زیر بارون .چه حالی داد.خدا یه حال اساسی به اکثر شهرا داده.


با اینکه 5 دقیقه بیشتر طول نکشید ولی همونم خیلی خوب بود.امیدوار شدیم
مامان محمد و ساقی
8 مهر 91 11:12
مثل همیشه ممنونم
یه پست بزار در مورد تصادفت بنویس.میخوام بدونم چه بلایی سرت اومده بود من بی خبرم عزیزم.


تو از تصادفه من خبر نداری؟
قضیه ماله 3 سال پیشه.
تو وبلاگ نمیخوام بنویسم باشه یه روز برات میتعریفم
محمد
8 مهر 91 12:11
خدایی خیلی حال داد


اساسی
مامان علی خوشتیپ
8 مهر 91 13:29
جواب نقاشی آقای ....... بود
به نظرت بذارم جوابشو
تایید نکن
میگم آمار شورتای نایسل دست همه افتاد


حیفه آخه من نظری رو تایید نکنم.
اون تیکه اشو سانسور کردم.
برم ببینم آمارشو پس تا مدیریت حذفش نکرده
مامان زهرا
9 مهر 91 11:41
بارون نطلبیده هم مراد میده
وقت بارش رحمت خدا ما را هم دعا کن


شرمنده دیر گفتی.دفعه دیگه حتما
2مامان
9 مهر 91 15:37
میگما یوخوده قالبد دیر بالامیاد


فکر کنم دفعه اولتونه میاین وبلاگم.ایشالا دفعه های بعدی بهتر بالا میاد براتون
مامان محمد و ساقی
10 مهر 91 18:46
سلام.آخه چرا مردم آزاری می کنی.رفتم ادامه ی مطلب کنف شدم برگشتم.


برا همین گذاشتم ادامه مطلبو :دی
مامان محمد و ساقی
10 مهر 91 18:47
امیدوارم تو این پروژه ی پوشک و زيیم موفق باشی عزیزم.


اینجوری که داره پیش میره عالیه
مامان محمد و ساقی
10 مهر 91 18:48
میگم یه روز ساقی هم منو پشت در دستشویی گذاشت.اگه بدونی چطوری درو باز کردم


حتما شیشه درو شکوندی
مامان محمد و ساقی
10 مهر 91 18:48
میگم زهرا میخوام این مردم آزار رو کمی اذیت کنم.در حد دلهره.


جدییییییییی.پایم.میخوای منم کمکت کنم
مامان محمد و ساقی
10 مهر 91 18:49
آفرین به امیرعلی باادب و حرف گوش کن خودمون
نیلوفر
10 مهر 91 19:42
منم تو شهر بارونم.


خوشا به سعادتون
سمی مامان امیرین
11 مهر 91 9:43
موفق باشی دوستم در این پروژه عظیم و نفسگیرررر...
امیرعلی تا جیش میکنه ما براش دست میزنیم و میبوسیمش اینطوری سر شوق میاد.



اینم روش خوبیه.ما نیز این کارو میکنیما.
اما روش اختراعی من یه چیزه دیگس
سمی مامان امیرین
11 مهر 91 9:43
عکسهای ادامه مطلبت خودش حجمشون کم شده بود و برای من باز شد


بابا ایول با تو پارتی دارن عکسا
محمد
11 مهر 91 10:13
چقد سرکاربودیم


هههههههههههه
مامان ریحان عسلی
11 مهر 91 11:34
سلام
خیلی خوب تونستی از پوشک بگیری خداحافظ پوشک سلام قالیشوییییییییییی
بسلامتی چشماتونم روشن


خوب اومدی قالیشویی رو
نایسل
11 مهر 91 12:39
سلام فدات شم اینقدر خندیدم به جیش کردن پسرتتتت که نگوووووووو به برگه خصووووصصا خدا نکشتتت


باور نمیکنی که چه سخت بود دنباله ایده میگشتم برای جیش کردنش.که مارمولکه بهم ایده داد
نایسل
11 مهر 91 12:39
مامان بابای تو هم مثه مامان بابای مننن هاا کار دستتتون ندن خواهر برادری


نه بابا مامانم اجاقشو در آورده :دی
نایسل
11 مهر 91 12:39
عکساتم که سرکاری بود
مامان زهرا
11 مهر 91 12:54
سلام خانمی
می بینم که سخت مشغول پروژه عظیم نفی پوشاک هستی
برای خودت هم روش ابداع می کنی
موفق باشی

تبریک بابت رژیم ... برای ما هم دعا کن مثل شما ارادمون قوی شود

منتظر عکس ها و سورپرایز هستم




با تهدیدایی که جناب دکتر کردن منو فکر کنم تا آخر عمر باید تو رژیم باشم.
از ابتکار عمل خوشمان میاید
مامان زهرا
11 مهر 91 12:56
ضمنا مروارید های جدید پسرت مبارک
مامان محمد و ساقی
11 مهر 91 19:22
سلام.میگم این روشت کمی یا زیاد قدیمیه.تمام اونایی که پسر دارن به پسرهاشون میگن رو گل ها آب بده مامانی.جیش کن مورچه بمیره.حالا مال شما یه خورده مستندتره مارمولک
میگم زهرا در کل حواست به همه جای امیر علی هستا(دندون رو میگم)


نه بابا حواسم نبود .یوهویی دیدم.
بزار به خودم افتخار کنم برای کشفه راه حل.
خیلی روش خوبی بودا حالا دیگه خوب خوب جیششو میگه ولی هنوز پی پیش مشکل سازه
مامان محمد و ساقی
12 مهر 91 12:38
پی پی رو دیرتر میگن
پیگیر مزاحم هستم.


آره متاسفانه.
ایول عجب پشتکاری
fatima
12 مهر 91 15:03
به به مبارک باشه از پوشک گرفتن بالاخره این پروژه با موفقیت تمام شد.
زیارت هم قبول


مرسی.واقعا عظیم بودا.یعنی اگه اون مامولکه نبودا من دیوونه شده بودم تا حالا
مامان پریسا
12 مهر 91 20:31
خوش به حالتون برای شما بارون میاد اینجا که خبری نیست

راستی سلام.

یعنی اگر نیام،عمرا" اگر بیای اون ورا...


به مولا میام میبینم پُسته جدید نداری برمیگردم.آخه نه که قبلا همش پست جدید میذاشتی.بیشتر کامنت میذاشتم.
مامان پریسا
12 مهر 91 20:32
مبارک باشه این جهش یکدفعه ایی.
یعنی امیر جان اینقد پیشرفت کرده؟
دست راستش روی سر پریسای ما.
برای پریسا هم دعا کن یکدفعه یاد بگیره من که حوصله یاد دادنشو ندارم


امیر ما به صورت وحشتناک به له کردن مورچه و سوسکو مامولک علاقه داشت.منم سو استفاده کردم تو این راه.
تو هم ببین پریسا از چی خوشش میاد همونو بزار جلوش تا روش...
مامان پریسا
12 مهر 91 20:33
تمام پستت شد در باره ی جیش کردن امیر علی!!!!!!!!

مگر نمیخواستی بری دانشگاه خوب بشین بخون بچه!!!!!!!چوب بیارم بشینم بالا سرت که بخونی؟


رسیدنشون به خیر


از بس این مساله جیش کردن مهمه.
حسش یه جورایی نیس برا درس خوندن.دیروز بهم اس اومده که شما در دوره ترمی دانشگاه قبول شده اید.حتی بدونه اینکه کنکور بدم.بسیار کیفور شدم.حالا نمیدونم شاید سرکاری باشه
مامان محمد و ساقی
13 مهر 91 22:11
زهرا دلم برای عکس امیر علی تو امامزاده ریش ریش شد.مثل اون بچه مظلوم ها نشسته داره آب میوه میخوره
موهات هم مبارک.منم میخوام کوتاه کنم ولی یکی باید منو تا آرایشگاه حول بده


بچم از بس مظلومه مثه مامانش.
واییییییی مینا برو کوتاه کن من اینقده دارم با موهام حال یکنم که باور نمیکنی.تا موهام بلند بود روزی یه بارم جلو آینه نمیرفتم ولی الان همش پای آینمو یه شونه هم دستم.هی مدلشو عوض میکنم
نایسل
14 مهر 91 12:11
عزیزم مطلب شورت رو پاک کردم


حیف تازه میخواسم بیام کامنتاشو بخونم
مامان زهرا دختر دوست داشتنی
14 مهر 91 13:55
گلم سلام
خوبی؟ امیر علی گلم خوبه؟
پس سورپرایز چی شد؟

دلم برات تنگ شده و نوشته های خوبت
پیشمون بیا


یه جورایی سورپرایزم تابلو شده با این سوتی هایی که من میدم.
باشه حتما
مامان زهرا دختر دوست داشتنی
14 مهر 91 13:56
دوست خوبم سلام اول از همه می خواستم از همراهی شما در بازنویسی وبلاگ دخترم تشکر کنم ( از صمیم قلبم ) دوم یک خبر اینکه تا بروز شدن پست های دخترم دیگه چیزی نمونده شاید 4 تا 5 پست دیگه ( زودتر از اونکه فکرش را می کردم تونستم وبلاگ را بازنویسی کنم ) پس لطف کنید و این چند تا پست بازنویسی شده را هم بازدید کنید و شما هم در مرور خاطرات با من شریک باشید دوستتون دارم یک عالمه
مامان علی خوشتیپ
15 مهر 91 9:52
سلام مرسی بابت نظراتت
امروز زمان نتم کمه(از چشم شور اون مزاحمه)
ولی میام برات نظر میذارم
فقط یه سئوال ؟تو عکس آخریه تو داشتی نماز میخوندی کی عکس گرفته؟


الان دارم میخندم .موقع نوشتن اون تیکه نمیدونسم چی بنویسم اونجوری نوشتمش.وگرنه بین نماز مغرب و عشا گرفتم عکسو.
سمی مامان امیرین
15 مهر 91 10:01
خوشحالم بهت تبریک میگم.
امیرعلی منم ماشالا خیلی زود دو تاشو یا گرفته و میگه.


ماشالا پس


راسی چیو تبریک گفتی؟
مامان پریسا
15 مهر 91 10:48
سلام زهرا جان خوبی عزیزم.

ممنون که به یادم بودی.

برای قبول شدنت هم تبریک میگم.

ایشالله چند ماه دیگه هم نمرات قبولیتو برامون اعلاکن.

میبینی راحت نمیذاریم زندگی کنی


خدا از دهنت بشنوه .ایشالااااااااااا
مامان محمد و ساقی
15 مهر 91 13:29
میگما موضوع دیگه ای نداری اون زیر خط بکشی و بنویسی؟خط کش بدم خدمتت؟


دو ساعتدارم به این کامنتت فکر میکنتم میگم خدایا منظورش چیه.تازه الان افتاد دوزاریم.
نه جیگر ایشالا اگه خدا حسی بده میخوام یه پست بزنم 7-8 روز دیگه
هدی جون
15 مهر 91 14:18
________¤¤¤¤¤¤¤¤____________¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
___¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_______¤¤¤¤¤
__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_________¤¤¤¤
_¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤________¤¤¤¤
_¤¤¤¤¤¤¤¤ مهربون همیشگی ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_____¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤___¤¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ من آپم ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_¤¤¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ گذری ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ نیم نگاهی ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ نظری ¤¤¤¤¤¤¤
__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
____________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
______________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_________________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
___________________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_____________________¤¤¤¤¤¤
______________________¤¤¤¤
دوتا کامنت یادت نره گلم


:d
آجی مهدیه
15 مهر 91 21:44
خدا کلأ همه بافقیها رو حالی به حولی کرد
خدایاااااااااااااااااا از همینجا بهت میگم دمت جییییییییییییییییییییییییییییییییز نوکرتم

میبینم که کلأ ترکوندی و یه جورایی یونیکد حرفیدی
والا من که یه جاهاییش سر در نیاوردم



کجاشو سر در نیاوردی بگو توضیح بدم .من استادم تو توضیح دادن.به دردت میخوره تجربیاتم تو آینده
آجی مهدیه
15 مهر 91 21:44
میگما یه نگاهی به نوک انگشتات بکن میخوام ببینم تاول زدن یا نه


سالمن.
مامان علی خوشتیپ
16 مهر 91 15:41
سلام
امروز استو نشونه مدیر آموزشمون که آخر دستورالعمل و بخشنامه و...هست دادم خیلی تعجب کرد.گفت شاید اشتباه شده.سر بزنه به آدرسه ببینه چی میگن؟گفت موضوع برای منم جالب شد


جدی.شاید فقط از من خوششون اومده نوشتن قبولم.
مامان علی خوشتیپ
16 مهر 91 15:42
تبریک میگم از پوشک گرفتنو.خیلی باحال بوده...یه جعبه از این سوسک مصنوعیا میخریدیشایدبرای پی پی هم کاراساز باشه


قضیه پی پیش حل شد
مامان علی خوشتیپ
16 مهر 91 15:43
مبارکه موهات
دايي علي
16 مهر 91 17:06
سلام من اومدم سر بزنين به ما حتما بيايناااااااااااااااااااا كامنتم ياىتون نره!!!!! دايي علي
نیلوفر
17 مهر 91 0:25
. . . . . . . . . . . . . . $$$ . . . . .. . . . . .$$$. . $ . . $$$$$ . . . . . . . . . . .$$ . . $$. . . . .$ . . . . . . . . . . $$$.$. . $. . . . .$ . . . . . . . . . .$$$$. . . .$$ . . . $$$$$$ . . . . . . . . . $$$$$ . . . . . .$$.$. . . . . $$ . . . . . . . . .$$$$$. . . . . $$. . . . . . $.$$ . . . . . . . .$$$$$. . . . . .$. . . . . . $ . . . . . . . .$$$$$$. . . . .$. . . . . $ . . . . . . . .$$$$$$$ . . .$. . . . .$ . . . . . . . . .$$$$$$$$. . . . . $ . . . . . . . . . .$$$$$$$ . $$$ $$$$$$$. . . . . . . . .$$$ .$$$$$$$. . . . . . . . $$ . $$$$$$. . . . . . . . $$ . .$$$. . $. . . . . . .$$ . . . . . . .$. . . . . $$ . . . . .$$$.$. . . .$$ . . . $$$$$. .$. .$$ . . .$$$$$$. . . $$ . . .$$$$. . . . $$ . . .$$. . . . . .$$ . . .$. . . . . . $$ . . . . . . . . . $$ . . . . . . . . .$$
رسول
17 مهر 91 11:03
____________$$$$$$$$$ ____________$$$$$$$$$$ ____________$$$$$$$$$$$ _____________$$$$$$$$$ _____$$$$$$_____$$$$$$$$$$ ____$$$$$$$$__$$$$$$_____$$$ ___$$$$$$$$$$$$$$$$_________$ ___$$$$$$$$$$$$$$$$______$__$ ___$$$$$$$$$$$$$$$$_____$$$_$ ___$$$$$$$$$$$__________$$$_$_____$$ ____$$$$$$$$$____________$$_$$$$_$$$$ ______$$$__$$__$$$______________$$$$ ___________$$____$_______________$ ____________$$____$______________$ _____________$$___$$$__________$$ _______________$$$_$$$$$$_$$$$$ ________________$$____$$_$$$$$ _______________$$$$$___$$$$$$$$$$ _______________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ _______________$$_$$$$$$$$$$$$$$__$$ _______________$$__$$$$$$$$$$$___$_$ ______________$$$__$___$$$______$$$$ ______________$$$_$__________$$_$$$$ ______________$$$$$_________$$$$_$_$ _______________$$$$__________$$$__$$ _____$$$$_________$________________$ ___$$$___$$______$$$_____________$$ __$___$$__$$_____$__$$$_____$$__$$ _$$____$___$_______$$$$$$$$$$$$$ _$$_____$___$_____$$$$$_$$___$$$ _$$_____$___$___$$$$____$____$$ __$_____$$__$$$$$$$____$$_$$$$$ __$$_____$___$_$$_____$__$__$$$$$$$$$$$$ ___$_____$$__$_$_____$_$$$__$$__$______$$$ ____$$_________$___$$_$___$$__$$_________$ _____$$_$$$$___$__$$__$__________________$ ______$$____$__$$$____$__________________$ _______$____$__$_______$$______________$$ _______$$$$_$$$_________$$$$$$$__$$$$$$
پوشاك نوزادي كيانا
17 مهر 91 14:00
آَشور- تاپ لاين-به آوران-BCC-pariz همه در يك مكان(بورس البسه خانگي) زيبايي كودكان دلبندتان را دو چندان كنيد وعده ديدار ما : كرج- خ شهيد بهشتي(خ قزوين) - پاساژ آزادي-ط دوم-پلاك40- پوشاك نوزادي كيانا براي سنين صفر تا 3 سال
مامان محمد و ساقی
17 مهر 91 18:36
امیر علی جون روزت مبارک


چه روزی که من خبر ندارم؟
کلکسیونی از ایده های نو و زیبا
18 مهر 91 7:14
چرا نمیاین پیشم


میام عزیزم
آرزو مامان آرش
18 مهر 91 8:51
سلام خانم گل
خوبی؟ ممنونم از محبتت به من و وروجکم.
در جواب سوالت باید بگم:
از سه ژانویه تا سه فوریه اینجا فصل حراج زمستانی است. پس اگه میخواهین برنامه ریزی کنید آن موقع بیائین خیلی بهتره.
جاهایی که خیلی دیدنی است و حتماً باید برین:
1- دبی مال 2- امارات مال 3- ابن بطوطه 4- سیتی سنتر دیره و سیتی سنتر مردف
5- پارک آبی هتل آتلانتیس به نام آکو واادونچر
6- تور صحرا هم خیلی خوبه و به یاد ماندنی است.
7- مدینه جمیرا و جمیرا بیچ پارک

در مورد دیزنی لند هم نه دبی نیست. عکسهای دیزنی لند مربوط به پاریس فرانسه است. دیزنی لند تو آمریکا فرانسه و هنگ کنگ و ... شعبه داره و متاسفانه تو دبی شعبه ای نداره. جای شما خالی بسیار زیبا و رویایی است.


وای مرسی .فکرشو نمیکردم جوابمو بدین..مرسی از راهنماییات.چنتا دیگه سوالم دارم میام پیشت
نایسل
19 مهر 91 21:40
موووهات مبارککک


مرسی
نایسل
19 مهر 91 21:40
اره خدا الهی شفاش بده


ایشالا.حالا کیو.من یادم نیست کیو نوشتم برا شفا
نایسل
19 مهر 91 21:40
منم دوست داشتم عروسی شونو بببیبنم


آهان عروسی ساواشو یاسمینو میگی
نایسل
19 مهر 91 21:40
خخخخخخخخخ یادم نمیاد ادرس گذاشتم یا نه


چه عجب ایندفه گذاشتی
ارزو مامان ارش
21 مهر 91 11:19
سلام خوبی؟
حقیقتش من هم تا الان فقط یکی دو بار دی تو دی رفتم و زیاد دوستش ندارم. بهترین جا برای خرید مغازه های چیبو Brands for less است هم قیمتش مناسبه هم کیفیتش عالیه
موفق باشی



بازم مرسی
مامان زهرا دختر دوست داشتنی
21 مهر 91 11:21
کجائی خواهر که خصوصی داری
مامان زهرا دختر دوست داشتنی
21 مهر 91 11:21
آپم با سه پست رمز مطلب مامی است لطفا پیام را تایید نکنید
آیسان
21 مهر 91 16:33
میتونم بپرسم چه رشته ای میخواین ادامه تحصیل بدین؟دانشگاه علمی کاربردی بدون ازمون ثبت نام میکنه...الان هم داره ثبت نام میکنه


نرم افزار کامپیوتر-آره خشبختانه امسال ترمی بدونه آزمونه-آره ثبته نام کردم با هزار جور بدبختی آخه مدرکه دیپلمم گم شده بود
مريم مامان آريا
21 مهر 91 16:35
خوشبحالتون
دست راستتون روي سر ما
اين پسره هنوز تو دستشويي جيش نميکنه


کم کم جیش میکنه.امیر من عاشقه مارمولک و سوسکو اینجور چیزا بود.شما هم هر چی مورده علاقشه بزارین تو توالت تا روش جیش کنه
مامان متین
22 مهر 91 17:05
به به به گل پسر. چقدره شما با ادبی. کاش میشد ما هم میتونستیم صدای نازت رو بشنویم.
آفرین به مامانی ادامه بده تو میتونی.
کلا خیلی باحال مینویسی .کلی باجمله هات حال مکنم.


بعله دیگه اگه شما نبودی که ما بهونه ای برای نوشتن نداشتیم.
مامان 2بهونه قشنگ زندگی
1 آبان 91 11:03
سلام من یه دوست جدید هستم با کلی خاطره مشترک از بچه هامون منو لینک کن تا بلینکمت اولا دختر من دستشییشو به اسم جیش زرد و جیش قهوه ای گلاب به روت میشناسه دوما یه سر به وب من قسمت عملیات نجات بزن سوما دختر من الان یه ساله خونه خودمون خرابکاری نکرده چند شب پیش خونه دختر خواهر شوهر گند زد از نوع زردش فکرشو بکن چه حالی شدم


به به دوست جدید جان بسیار ببیسیار خوش اومدین و حتما هم لینک میشین.
حستو درک میکنم.امیر من تو خونه دایی شوهرم دسشویی 2 کرد .من اصلا دمشو بالا نیاوردم .سریع رفتم تو حیاط و همه چیزو راسو ریس کردم.حال کن سیستو.خوشبختانه شرت پاش بود و جیش 1 هم نکرده بود
مامان رها
3 آبان 91 16:43
وای طرحت برای جیش کردنش خیی جالب بود و خواندنی منم برم امتحان کنم شاید جواب بده


آره امتحان کن .امیدوارم جواب بده برات
مامان رها
3 آبان 91 16:43
قربونت بشمدندونای نوت مبارک ایشالله به سلامتی
مامان سامان
16 آبان 91 9:57
اگه تو داری نماز می خونی پس کی داره عکس می گیره


کلا من موبایلم همیشه در دسترسه .از خدا اجازه گرفتم یه عکس گرفتم بعد دوباره ادامه دادم.