امیــــــــــــرعلیامیــــــــــــرعلی، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره
حلــــــــــما خانومحلــــــــــما خانوم، تا این لحظه: 8 سال و 6 ماه و 13 روز سن داره

♡ امیرعلی و حلــــــما ، عشـــــــــــــقِای مامان ♡

پیج ما رو در اینستاگرام دنبال کنید instagram : @zahrakhajebafqi

*-:

1391/1/28 18:19
1,031 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دردونه مامان!

خوبی عشقم؟رفقای با مرامم چطورن؟شاد و شنگولین؟من هم به لطف شما خوبم ،مرسی از احوالپرسیاتوننیشخنداین چند روز عجب روزایی بودن برام.اگه دعاهای شما نبودا من تا حالا دق کرده بودم.خدا خیرتون بدهنیشخند

دیروز و پریروز یزد تشریف داشتیم.رفته بودیم کارای عقب افتاده ماشینمون رو انجام بدیم که خدا رو شکر ،چشم شیطون کَر نیشخندفعلا ماشینمون پلاکش تعویض شد و پلاک شهر عزیزمان بر سپرش قرار گرفت.قبلا نمره تهران بود(چه باکلاس)از خود راضی

در همان حین که یزد بودیم کمی هم کمک حال برادر عزیزمان بودیم در امر نقل مکان کردنشان در منزل جدیدشان که دسترنج پدر عزیزم است.خدا شانس بده.

چون ما با برنامه ریزی کامل تصمیم به رفتن کرده بودیم دقیق همه چی انجام شد.همه اساس کشیا تموم شده بود و ما دقیقا دقیقه 90 رسیدیم خوشبختانه.کارهای ریزه کاری را کمکشان کردیم از جمله نصب تابلوها ،ساعت و  وسایل حمومنیشخندو از اینجور کارا.

27 فروردین هم که تولد تک داداشم بود که با عروسمان جشنی بسیار بسیار بسیار مختصر گرفتیم.هنوانه را تزیین کردیم ناجور.اضافه های تیرامیسویی هم که من درست کرده بودم رو هم شمع گذاشتیم روشو رفتیم برا جشن تولد.

در امر تیرامیسو پختن برا خودم استادی شدم که نگو و نپرس .بسیار حرفه ای.حتی از نَنه علی هم حرفه ای تر.

قبل از اینکه بریم یزد یه پست نوشته بودم بسیار تُپُل ،ولی متاسفانه پرید از دستم.ولی الان هی دم به دقیقه یه ارسال میزنم تا خیالم جمع باشه.

حالا بگین از امیر علی چه خبر؟خودمونم خبر نداریمنیشخند

اوه برا خودش آتیش و فیلمی شده است خطرناک.

 احساساتش را با نیشگون گرفتن ابراز میکند.خیلی درد ناک و سوزناکه این کارش.ولی چاره ای جز تحمل نیست.

تازگیا خوش خوراک تر شده و بهتر غذا میخوره.خدا جون دمت گرم و گرنه بچم از گشنگی میمُردنیشخند

تو این چند روز اخیر علاقه بسیاری پیدا کرده نسبت به شکوندن ظرفای مامان بزرگش.

این چند روز وسیله بازیت شده اسکوتر.


جاتون خالی امروز کشک و بادمجون داشتیم.خیلی وقت بود نپخته بودم.وحشتناک خوشمزه شده بود.امیرعلی یه کاسه خورد اونم با نون.جل الخالق.

سرگرمی جدیدش تو ماشین نشون دادن ماشین و موتور به ماست.که کچلمون میکنه هی میگه ماییش ،هی میگه توتور


موقعی که میخواستیم بریم یزد تو خیابون عموش با دختر عموش رو دیده بود.تا وسطای راه هی میگفت عمو رَف،عطی رَف.کم کم داشتیم کچل میشدیم،که خدا رو شکر خواب رفت.


چون ما تو مسافرتامون یه مِتُد جدید کشف کردیم برا بستن کمربند ،تو را پلیس جلومون رو گرفت و کلی تشویقمون کرد بابت این کشف بزرگ.حالا بگین چیکار کردین مگه؟هیچی یه کار بسیار ابتدایی و ساده و در عین حال بسیار مفید .من خودم جلو میشینم کنار راننده و امیرعلی هم تو بغلم ،بعد کمر بندو میبندم .حال کردین چه ساده تازه تو همین حالت نیز میخوابونمش رو پام.نیشخند

راسی مامان رها پیغامت رو رسوندم.دمت گرم خیلی ماهی ،خیلی تو این مرحله زندگیم کمکم کردی.خدا خیر دخترت بده.جایزش محفوظهچشمک

خواستین چنتا عکس تو ادامه مطلبه،از ما گفتن بود.

 

اینم عکسی از علاقه شدیدت به هندوانه یا همون ایندونی

اینم از آخرین مِتُد بازی امیرعلی ما

اینم یه نوع دیگش


الهی بگردم اینجا داشتیم من و باباییش تیرامیسو درست میکردیم.از بس بدی کرد از آشپز خونه بیرونش کردیم.اونم اینجوری نگامون میکرد.فاصله مبلا از اُپن هم فقط بخاطر اینه که نیاد رو اُپن.

من و بابایی قبل از اینکه بریم یزد رفتیم یه مغازه ،مجبور شدیم امیرو تنها بزاریم تو ماشین یه 20 دقیقه ای.وقتی برگشتیم با چه صحنه هایی رو برو شدیم.هر چی تو داشبورد ماشین بود رو ریخته بود رو صندلیا.از این عکس هم معلومه اگه دقت بکنین.بیسکویت کرده تو ضبط.خوشبختانه ضبط با این کار امیر آقا خراب شد.دیگه نمیخونهنیشخند

خونه دایی هم بچم همش تمرین موسیقی میکرد.آخه میخواد تو آمریکن آیدل شرکت کنه.سری 11 هم نزدیکه ها.یادتون باشه ببینید

رفته بودیم پاساژ ستاره.از این دکوره خیلی خوشم اومد.گفتیم حداقا خرید نمیکنیم ،یه عکس که میتونیم بگیریم.نیشخند

برا اولین بار آبنبات چوبی هم تست کردی.با دایی رفتی سوپری اونجا برات خرید اینو.همش رنگ بود .کل سر و صورتت سبز شده بودخمیازه

اینم از تولد دایی محسن.این هندونهه قرار بود شبیه یه عکس باشه که زن داداش از اینترنت گرفته بود.ولی فکر کنم شبیه هندونه ترکیده بیشتر میدادنیشخنداونم باقیمونده تیرامیسوی منه.تازه روش شمع هم هستا.داداشم 26 سالش شد .تولدش مبارکتشویق

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (37)

مامان ریحان عسلی
28 فروردین 91 18:38
سلام می بینم که سازتون کوکه ایشالا خوبی چه خبرا بیا تو خصوصی برام بگو ببینم چیکارا کردی
مامان متین
29 فروردین 91 8:22
عزیزم چه خوب شد که به مراد دلت رسیدی.
چه کارا که نکردین .جمع کردن خورده ریز پاش خودش خیلی مهمه
تولد برادر عزیزت مبارک.
قربون امیر خودم برم که اینقده شیطون شده. خوش خوراکم که شده ماشالله ماشالله
عزیزم نگران نباش داروی کچلی رو پیدا کردن
به منم جزئیات بگو میخوام بدونم.


فعلا وبلاگت برام باز نمیشه.حتما میگم جزئیات رو
مامان رها
29 فروردین 91 8:53
سلام عزیزم خوبی خوشی
خودت بهتری همه چی خدا رو شکر آروم شد گفتم که توکلت به خدا باشه عسلکم
خوشحالم که خوشحالی و اونی شد که می خواستی
ای شیطون بلا


آره خیلی خوشحالم.در پوست خود جا نمیشوم
مامان رها
29 فروردین 91 8:55
سلام امیر جونم خوبی گل پسرم
خاله آخه با نیشگون که آدم هر چی محبت رو باشه از یاد می بره عزیزم
خاله جای من هم کشک بادمجون می خوردی دیگه مثل این که خیلی خوشمزه بوده که امیر به اشتها افتاده ماشالله



آره خیلی خوشمزه بود.دمه خودم گرم .توش گردو و بادوم کرده بودم با نعنا و پودر سیر.
مامان رها
29 فروردین 91 8:56
خواهش می کنم عزیزم کاری نکردم که
دل خودت صاف و بی ریاست
راستی آدرس رو فرستادم دستت رسید ؟؟؟؟
ممنون بازم از پیامی که برام بردی


خواهش
مامان رها
29 فروردین 91 8:58
متد جدید کمر بند بستنت مبارک
پلاک جدید ماشینتون با ام شهرتون مبارک
شکستن ظرفای خونه مامان بزرگ اینا هم مبارک


مرسی اومدن شما هم مبارک به وبلاگ ما
مامان متین
29 فروردین 91 9:42
آپم با دوتا وبلاگ
http://naghashi.niniweblog.com/ گالری متین و
خاطرات متین ناز مامان
http://maisa.niniweblog.com/با اومدنت خوشحالم کن.


حتما میام
محمد
29 فروردین 91 12:38
تولد داداش عزیزتون مبارک 120 سالگی رو براشون جشن بگیرید . دم باباتون گرم واسه خونه داداشی.
دم امیر علی گرم با نیشگون گرفتن حتما از باباش یاد گرفته
ای ول من عاشق کشک وبادمجونمممممممممممم.
شاد باشید وسلامت


مرسی همیشه با پیاماتون ما رو خوشحال میکنید
مهین
29 فروردین 91 13:14
سلام خانمی
خوبی؟
سال نو مبارک
ممنون که به ما سر زدی
و شرمنده که نتونستم بیام خدمتت

امیر جیگر رو دیدم خیلی خوشحال شدم
ماشالله به این پسمل شیطون و ملوس
شاد باشین
پسر نازتو بوس


کجایی.دلمون واست یه ذره شده بودا
مناء
29 فروردین 91 13:48
سلام دوست عزیز________$$_________$$$
_____________________$$$$_______$$$___$$$$$
____________________$$$$$$_____$$$___$$$$$$$
___________________$$$_$$$$___$$$__$$$$____$
___________________$____$$$$_$$$$_$$$
_______________________$$$$$$$$$$$$$$
_آپم_________________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
___________________$$___$$$$$$$$$$$$$$$$$
_____________@ __$$____$$$$_$$$_$$$__$$$$$
_________€€€€€€€€$____$$$$___$$__$$$$___$$$
______€€€€€€€€€€€€€€__$$$_____$$___$$$____$$
____€€€€€€€€€€€€€€€€€€_$$_____$$$___$$$____$
___€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€_$$_____$$____$$$
__€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€_$_____$$$____$$
_€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€_______$$$____$
€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€______$$$
$$$___$$$___$$$___$$$___$$$_____$$$
_°_____°______°_____°_____°______$$$
_____________€__________________$$$
_____________€__________________$$$
زود بیااااااا______€_________________$$$$
_____________€._______________ $$$$$
_____________€..____________ $$$$$$$$
__________€€€€€€€._..-♥*°*♥-.._ ~~~*°*~~~
~~~ _..-♥*°*♥-..~~~~ _..-♥*°*♥-.._
_..-♥*°*♥-..__..-♥*°*♥-.._

تولد برادرت مبارک
ایشالله همیشه خوش خوراک باشه و بخوره


ایشالا
sara
29 فروردین 91 19:44
وحشت از عشق که نه ! ترس من از فاصله هاست..... وحشت از غصه که نه ! ترس من از خاتمه هاست..... ترس بیهوده ندارم، صحبت از خاطر هاست صحبت از کشتن نا خواسته عاطفه هاست.... کوله باریست پر از هیچ که بر شانه ی ماست.... گله از دست کسی نیست مقصر دل دیوانه ی ماست....
مامان علي خوشتيپ
29 فروردین 91 19:48
هيچي مهم نيست... با گريه اين متنا رو نوشتم.به خدا چندبار اومدم نظر برات بذارم حال نداشتم.
مامان علي خوشتيپ
29 فروردین 91 19:55
باور كن نگفتنش بهتر از گفتنه...خودتو ناراحت نكن .من آرومم.مشكلم اينه كه خيلي لوسم. به خدا حالم بهتره.با شماها خيلي خوبم
خاله ي اميرعلي
29 فروردین 91 20:46
سلاممممممممم خانوم!
خوبيد خوشيد؟
ببينم خانومي اگه به گفته ي شما چشم شيطون كر باشه اونوقت گوشش كور ميشه مگه نه؟
مرسييييييييييييييي تراميسووووو! خدا به بفرماييد شام عمر بده كه خانوما كلي چسيز ازش ياد گرفتن نمونش اين!
فداش بشم اميرعلي جيگرو خوب بخور تبل تر بشي خاله
تولد داداشي هم مبارك


سلام.چه عجب ستاره سهیل تشریف داشتین؟
آره دیگه گوشش کور میشه.
تیرامیسو رو از مامان علی خوشتیپ یاد گرفتم .خدا خیرش بده.
از امیرعلی خان چه خبر؟
خاله ي اميرعلي
29 فروردین 91 23:38
بابا من فك كردم از بفرماييد شام ياد گرفتي!!! آخه 90 درصد شركت كننده ها تيرلاميسو درست ميكردن برا دسر
خوبه سلام داره براتون دلش براتون تنگ شده
عزيزم دلم براتون تنگ شده بود بايد ويندوزمو عوضر ميكردم مانيتورم نشون نميداد لج كرده بود بام


آنتی ویروس اَویرا نصب کن.معرکست.خودش بهت پیغام میده کی نیاز به آپدیت داره.
من از وقتی نصب کردما دیگه ویندوز عوض نکردم
مامان متین
29 فروردین 91 23:50
الان خصوصیتو خوندم .که این طور پس .دیگه راحت شدی. منم یه خبر دارم .فعلا حدس بزن تا بهت بگم.


نکنه!
مامان ساقی و محمد
30 فروردین 91 0:37
سلام.همه چی مبارک.شاد باشی گلم.میشه بگی چطوری میتونم آدرس یه لینک رو تو وبلاگم بزارم.


مثه همین لینکی که من گذاشتم تو مطلبم یا چیزه دیگه ای رو میگی؟
مامان ساقی و محمد
30 فروردین 91 0:41
این آخری که نوشتی در مورد هندونه خیلی باحال بود


جدی؟
مامان رها
30 فروردین 91 8:52
ادامه مطلبت بلاخره امروز باز شد
امیر جونم ماشالله بازی با اسکوتر رو خوب بلدیا
راستی من که مبل رو عقب تر گذاشته بودم رها میرفت و خودش رو اون ور مبل می نداخت پایین یا اویزون میشد مواظب باش
خاله پس دیگه خرابکاریهات به داخل ماشین هم کشیده شد خیلی آتیشی بلا


یه بار با کله افتاد از پشت مبل.درس عبرت شد براش.دیگه نمیکنه
محمد
30 فروردین 91 9:17
مامان محمد مانی
30 فروردین 91 12:35
سلام
محمد مانی تو مسابقه نی نی متفکر شرکت کرده.(با اسم مانی کوچولو)
ممنون میشم که بهش رای بدید. رای گیری از اول اردیبهشت شروع میشه.
http://noruz1391.niniweblog.com/post644.php


حتما
مامان ساقی و محمد
30 فروردین 91 12:58
مرسی عزیزم
مامان رها
30 فروردین 91 13:35
قربونت برم
با تمام وجود منتطرتم
لحظه لحظه رو می شمارم تا هفته دیگه بشه


گفتم شایدا،؛زیاد منتظر نباش.این شوهر من رو حرفش نمیشه حساب وا کردا
مامان نیایش
30 فروردین 91 13:37
سلام ایشالا همیشه خوش باشید تولد داداشت هم مبارک باشه 120 ساله شه عکس هاتون هم دیدیم برای امیر علی گیتار هم که میزنه


مرسی عزیزم
ثمين
30 فروردین 91 13:54
مامان سامان
30 فروردین 91 14:18
سلام،مانتو نخریدی؟
تولد داداشیت وخونه جدیدشون مبارک بهت نمیاد که خواهر شوهر خوبی باشی آفرین خوشم اومد ازتون


نخریدم.اوضاع اقتصادی تو وضعیت عصفناکی به سر میبره.کی گفته من خواهر شوهر خوبیم؟من فرشتم.
مریم(مامان روشا)
30 فروردین 91 15:11
سلام به مامان باحال و امرعلی نازم...عکسا هم جالب بود هم قشنگ ایشالا همیشه به گشت و گذار و تولد و از این حرفا ...تولد دایی محسن هم مبارک


مرسی مریم جون.
مامان اميرحسين
30 فروردین 91 22:43
سلام عزيزم خيلي خيلي خوشحال شدم كه به ما سر زدي وتبريك گفتي انشاالله تو تولد امير علي جون جبران كنم البته اگه نمردمو زنده بودم... بازم ممنون.


وای این دیگه چه حرفیه.ایشالا 120 سال عمر میکنید
مامان اميرحسين
30 فروردین 91 22:48
راستي يادم رفت تولد داداش جونت را تبريك ميگم در ضمن من شما رو لينك كردم اگه خواستين شما هم مارو لينك كنيد...


شما هم لینک شدید
مامان حنا
31 فروردین 91 1:35
سلام خانومی
ممنون که از وبلاگ دخترم دیدن کردید
رمز رو خصوصی براتون ارسال میکنم


ممنون
مامان ریحان عسلی
31 فروردین 91 2:33
سلام
رای گیری شروع شده هم اکنون به یاری سبزتان نیازمندیم
http://noruz1391.niniweblog.com/post691.php



حتما
محمد
31 فروردین 91 8:35
سلام آبجی زهرا
کجایی
کم پیدا ؟


سلام.همینجاهام.
مامان محمد مانی
31 فروردین 91 11:36
سلام عزیزم. رای گیری از اول اردیبهشت تو وبلاگ ایدهای مامی صدراو صهبا است. آدرسش را تو کامنت قبلی براتون گذاشته بودم.
مامان پریسا
31 فروردین 91 17:24
مبارک باشه.
از این پست تپل تر هم مگه میشه.
من هم همین بلا سرم اومد برا همین تیکه تیکه اپش میکنم که دوباره نپره


مرسی.آره اونی که نوشته بودم خیلی تپل تر بود
مامان امیر علی
31 فروردین 91 18:16
ای پسر شیطون و ناز بوس
دختر خاله
2 اردیبهشت 91 12:20
همین کارا رو میکنی که میگن خواهر شوهر دیگه


دختر خاله
2 اردیبهشت 91 18:24
khodet khandat nemigire ba in neveshtanat???


خوب برا خنده مینویسم دیگه.برا گریه که نمینویسم