موبایل بخت برگشته بنده!
سلام همه بود و نبودم
خوبی ،خوشی؟شما رفیقای با مرامم چطورین؟امیدوارم حال همتون خوب باشه و کِیفتونم کوک باشه.
چند روز پیش با مامان سامان رفتیم خونه دوست مشترکمون که اونم اسفند زایمان کرده بود.کلی امیرعلی خان کنکاش کرد اونجا ،از کمد تلویزیونش گرفته تا روی تخت نی نی جدیدش.خلاصه بیچاره رفقا دندون رو جیگرشان گذاشتند و فرزند ما را به حال خودش رها کرده تا میتواند خرابکاری کند.
هی دل غافل وسط گفتگویمان اون دوست مشترکمان برگشته میگوید جاتون خالی من پارسال همین موقع مکه بودمما نیز این شکلی گفتیم خبرِ مرگت میمُردی خداحافظی میکردی.
راسی تا فراموشم نشده است بگویم چون یه اتفاق بسیار بد افتادموقعی که میخواستم امیرخان را از ماشین پیاده کنم چون حسش نبود برم سمت کمک راننده از سمت خودم اقدام کردم و جیب شلوار گران قیمتش به ترمز دستی گیر کرده و پاره شد.مادر تنبل نوبره
دیروز روم به دیوار دسشویی بودم همین که از در دسشویی قصد خارج شدن داشتم امیر منتظر من بود همین که در وا شد موبایل عزیزم رو پرت کرد تو دسشویی و گفت اَلاه،خدا را هزاران بار شکر که گوشی بخت برگشته ما ،اُریب وارد اون جای اصلی شده بود و داخل نشده بود.که بنده نیز با کلی زحمت نجاتش دادم .اول میخواستم زیر شیر آب غسلش دهم بعد گفتم این چه فرقی دارد با اینکه دخول پیدا میکرد در آن قسمت.که بلاخره با پارچه نمناک، پاک و مُنزه اش کردم.
نمیدانم چه صیغه ای است تا هنوز پای کامپیوتر نیومده ام برا گذاشتن مطلب هزارتا چیز میز تو مخم است همین که شروع میکنم به نوشتن همه از ذهنم میپرد .شما هم این شکلی هستین ؟یا فقط مشکل منه؟
بعدا نوشت:
تازگیا اینقدر فهمیده شدی که خودت میری رو صندلی توالتت میشینی و میگی جیش.حالا نمیدانم همون موقع جیش هم میکنی یا فقط میگی.در هر صورت همینش مهمه که حالیته اونجا جای جیشه.
عاشق پر و پا قرص هندونه ای.به هندونه هم میگی هِندونی.
کولرمون هم به سلامتی دیروز راه اندازی شد .نمیدونم چنتاتون هنوز بخاری روشن تو خونه هاتون.ما که از وسطای اسفند ماه پنکه سقفیمون به راه بود.
توپت رو میزاری رو طاقچه روبرو کولر بعد میری رو ماشینت وامیستی و با توپت بازی میکنی.دیروز هم خوردی زمین به خاطر همین کارت.
این شکلک تلفنو گذاشتم یاد تلفنمون افتادم بیچاره الان چند وقتیه چنان خش خش میکند که کسی دیگر بهش نمیزنگد و خودمان نیز از موبایل استفاده میکنیم.همش هنرای امیر آقاس
امیر تا لباسایی که داییش براش آوردرو میپوشه سریع شناسایی میکنه و میگه دایی.من موندم چجوری یادت مونده لباسارو
تازگیا چنان فیلمی شده واسه خودش که نگو و نپرس.صداشو حالت گریه میگیره و حرفش رو میزنه مثلا وقتی باباش میره بیشتر اینکارو میکنه.یا مثلا چیزی رو میخواد و ما بهش نمیدیم.
با توپ هم حساب شده بازی میکنه.قشنگ میکاره توپو بعد با زاویه مناسب شوتش میکنه.طوری که مستقیم میاد سمتمون.قبلا تو هوا بازی میکرد با توپ.بچم کریس رونالدو دیگه واسه خودش