دندون درد!
سلام نفسم
امروز یه لینک تکونی اساسی کردم که نگو و نپرس.آخه دیدم به بعضی از لینکام که سر میزنم من تو لینک دونیشون نیستم.گفتم ای بابا این که رسمش نیست.دیگه منم دست به کار شدم.یه ذره لینکام سبک تر شد،خیلی شلوغ پلوغ شده بود.
از این حرفا گذشته،امیر علی ما الان ١-٢ روزی هست که داره دندون در میاره و نمیتونه غذا بخوره .تا یه چی میزاره دهنش میزنه زیره گریه.کی بشه این دندونا تموم بشن.حتی شیر هم میترسه بخوره،تا این حد اوضاع وخیمه تو خونه ما.
کماکان عاشق خرگوشه و بیچاره رو وحشتناک میگیره و با خودش اینور و اونور میبره.
تو حرف زدن هم برا خودش استاد شده.هزار ماشالا...
راسی یادم رفت بگم که جناب خرگوش یک بار دختر خاله مرضیه رو مورد لطف خود قرار دادن و تو بغلش جیش کردن اساسی.
زندایی و دایی محسن هم تا هفته دیگه برمیگردن از خوی.خیلی وقته ندیدمشون از پارسال تا حالا
بعدا نوشت:
شبی هم رفته بودیم خونه بی بی روضه.موقع برگشتن رفتیم و برا خرگوش هویج و کاهو گرفتیم .همین که رسیدیم سریع گفتی کاهو و دنبال خرگوش گشتی تا بهش بدی.این صندلی هم که اوراقه ماله دوران طفولیتِِ خاله محبوبه است.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی