ننه بمونجان
سلام پسرم
دیروز بهمون خبر دادن که ننه بمونجان مُرده.خیلی ناراحت شدم.خوب شد روزای آخر عمرش رفتیم تهران و دیدیمش.موقع برگشتن هممون رو بوسید و گفت اگه ندیدمتون حلالم کنید.خیلی خوشحالم که حداقل تونستم تو روزای آخر ببینمش.این سری از بس بدی کردی نتونستم ازت عکس بندازم با ننه بمونجان.اما عکس سفر قبلیمون هست از خاله میگیرمو برات میزارم.
خدا بیامرزتش.دیشب مامان و بابا بزرگ رفتن تهران تا برا مراسم تشیع جنازه باشن.مامانم تنها مادر بزرگش رو از دست داد.مامانم دیشب خیلی گریه کرد.میگفت خدا ننه رو شفا داد.چون خیلی داشت زجر میکشید.خودم تو اون شبایی که اونجا بودم شاهد درد کشیدنای شبونش بودم.راسی دختر خاله بهت تسلیت میگم،غم آخرت باشه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی