امیــــــــــــرعلیامیــــــــــــرعلی، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 20 روز سن داره
حلــــــــــما خانومحلــــــــــما خانوم، تا این لحظه: 8 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره

♡ امیرعلی و حلــــــما ، عشـــــــــــــقِای مامان ♡

پیج ما رو در اینستاگرام دنبال کنید instagram : @zahrakhajebafqi

گوناگون!!!

1390/7/23 16:15
836 بازدید
اشتراک گذاری

ziba

سلام عزیز مامان

برات چنتا عکس دارم از جاهایی که رفتیم و خرابکاری هایی که میکنی .

ما مثلا اومدیم جلوی در آشپزخونه رو گرفتیم با مبل که نتونی بیای تو تا خرابکاری نکنی.بدتر هم شد.مبل رو که هل دادیم جلو ورودی آشپزخونه راه شما باز شده بزا خرابکاریهای جدید.یا روی میزایی یا زیرشون.بعضی وقتا هم که گیر میکنی اون زیر هر چی تلاش میکنی نمیتونی بیای بیرون گریه میکنی تا نجاتت بدیم.

اینجا هم که رفته بودیم برات آکواریوم ماهی بخریم .که اون اندازه ای که ما میخواستیم نداشت.نمیدونی که چه ماهیای خوشگلی داشت.گفتیم حداقل آکواریوم نمی خریم.یه عکس داشته باشی باهاشون.که اصلا وانمیستادی.و همش اینور و اونور میرفتی

اینجا هم خونه عمه عصمت منه.آش رشته پخته بودن و دعوتمون کرده بودن.که بابایی این تخته اسکیت رو تو حیاطشون دید و تو رو اینجوری سوارت کرد.حسابی حال کرده بودی.بچه ها هم برات با پاهاشون تونل درست کرده بودن و تو از بین پاهاشون رد میشدی و کلی میخندیدی.

اینجا هم ریگهای صادق آباد.عمه زکیه آش رشته پخته بود و هممون رفتیم اینجا تا بخوریم.دو روز پشت سر هم آش رشته خوردیم.از صدای موتور پرشی عمو علی اصغرت میترسیدی و همش گریه میکردی.مامان جون تو که مرد بودی ،شجاع بودی ،قهرمان بودی؟ازت بعید بود این کارا.

zba

زندایی سونیا ،ایشالا ایشالا ایشالا فردا صبح میایم یزد.میریم دنبال کارامون و خریدامون.شب میایم خونتون.دیگه دلمون براتون یه ذره شده.

ziba

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مامان متین
23 مهر 90 22:32
جیگر خوشکل کلی شیطونی می کنه دیگه
قربونش برم روی ریگا که نشسته نگاهش خیلی معصوماینم یه بوس ..مامانی حتما بچسبون به لپش


مامان متین خیلی باحالی
محمد حسین قلی زاده
24 مهر 90 11:51
سلام دلم واسه امیر علی تنگ شده بود ماشاالله هر چی حالا شیطونی کنه بزرگ که شد عاقل و سر به زیر می شه مثل .....


سلام.عجب .براش چند دست لباس نو خریدم آقای قلیزاده.ایشالا امروز فردا مزاحمتون میشم برا چنتا عکس خوشگل.
دختر خاله
24 مهر 90 13:57
che ghad ash khoridi in chan roz delam khast.
kash yeki ham ash mipokht maro davat mikard


are dge.khanevade ma hame ash pazan motasefane
مامان متین
24 مهر 90 23:15
مرسی خانمی
مامانی
25 مهر 90 9:50
تو دیگه مرد شدی نباید بترسی آپم بدو بیا منتظرتم
مامان نیایش
25 مهر 90 18:19
این پسر شیطون ما شا الله داره


خاله جون چرا آدرس وبت اشتباس.اصلا نمیتونم بیام تو وبلاگت درست آدرستو بده.فدات شم
نازنین نرگس نفس مامان
26 مهر 90 0:33
ای پسر بلا زیر گل میز رفتی چی کار اوه اوه ماسه بازیش رو ببین اه وا ببین چه ناناس قر میده
مامان زینب
26 مهر 90 8:12
زیر میزیه خیلی باححال بود
دخترعمه دانشجوت
26 مهر 90 21:51
به به!!!!!!!!
یادش بخیر.منم بودمااااااااااا


سلام دختر عمه .دانشجو فراری.الان مگه کجایی؟تو که نرفتی رفسنجان.مگه بافق نیستی؟
مامان علی خوشتیپ
27 مهر 90 11:03
چه عکسای بامزه ای قربونش بشم شیطونکی شده واسه خودش