قاطی پاتی!!!
سلام عسیسم
بعد از ظهری با مامان بزرگ رفتیم خونه همسایمون.اونم یه نوه داره اسمش ابوالفضله.از تو 2 ماه بزرگتره ولی نمیتونه راه بره.اونجا که بودیم تو همش میرفتی و بوسش میکردی.مامانش میگفت که اصلا با بچه ها جور نیست.تو راه میرفتی و اون چهار دست و پا میومد.گیر داده بودین به یه توپ.بعد 1 ساعت دیگه خیلی خودمونی داشتی میشدی.من و تو اومدیم خونه .مامان بزرگ موند.
راسی امروز برا چهارمین بار رفتی اصلاح مبارکه عزیزم.
امشب برا بابایی سالاد ماکارونی درست کردم که ببره سرکار.عاشقه سالاد ماکارونی هستی.یه بشقاب خوردی و الان هم خوابیدی.
راسی بابایی یه گوسفند خریده که شیر میده. داده به یکی از همکاراش که نگهش داره .و هر روز میره شیرشو میاره تا من برات ماست درست کنم.آخه میگن شیر گوسفند خیلی واسه نی نی ها خاصیت داره.حال میکنی عجب بابایی داری.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی