کمکِ اضطراری
سلام مامانای مهربون تو رو خدا کمکم کنید.همه زندگیم داغون شد. اصلا فکرشو نمیکردم اینقد سخت باشه از پوشک گرفتن امیر. از پریروز ساعت 12 ظهر که باباش رفت سرکار این ماموریت خطیر رو آغاز کردم. کلا برای دوایی یه بارم تو صندلی توالتش جیش نکرده تا حالا. به زور باید رو صندلی توالت نگهش دارم وگرنه که اصلا خوشش نمیاد. با اینکه روزی هزار بار با مهربونی بهش میگم عزیزم اگه جیش داشتی بگو تا باهم بریم توالت . اصلا انگار نه انگار فقط کله شو تکون میده و میگه باشه.و هنوز 10 دقیقه نگذشته میاد میگه اُ...