امیــــــــــــرعلیامیــــــــــــرعلی، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 24 روز سن داره
حلــــــــــما خانومحلــــــــــما خانوم، تا این لحظه: 8 سال و 6 ماه و 11 روز سن داره

♡ امیرعلی و حلــــــما ، عشـــــــــــــقِای مامان ♡

پیج ما رو در اینستاگرام دنبال کنید instagram : @zahrakhajebafqi

sms تبلیغاتی!

    سلام عشقم   وای مامان امروز عجب روزی بود.خونه مامان بزرگ رو 180 درجه تکوندیم.خونه اشون از این رو به اون رو شد.شما هم که با بابایی رفتی بیرون تا اذیت نکنی. راسی بعد از ظهری هم من و مامانم رفتیم روضه خونه همسایه قدیمیمون.2 تا پسر دوقلو داشت همسایمون.همسن خاله محبوب بودن.چند وقت پیش یکی از قلا سرطان میگیره و دیروز می میره.میخواستن اعضاشو اهدا کنن که بعد آزمایش معلوم میشه همه بدنش آلوده به سرطانه.آخی دلم براش ریش شد. شبی هم از بس تو فکر کارای بالا بودم اصلا بهت نرسیدم و پاهات سوخته بود حسابی.الهی بمیرم برات.اینقدر زجر کشیدی موقع شستن پاهات. راسی دیروز هم مبلا و تخت رسید بلاخره.همه ...
6 اسفند 1390

تولد علی گلمون

      سلام امروز تولد بهترین دوست اینترنتیمونه.اسمش علی خوشتیپه.قراره تو آینده رئیس جمهورمون بشه. عاشقشم وحشتناک .اگه دختر داشتم به زور قالب علی آقا میکردم. علی خوشتیپ مامان و بابا   علی آقا تولدت مبارک .ایشالا 120 ساله بشی. هوای مامان مهربونت رو داشته باش.خیلی عاشقته ها. ...
3 اسفند 1390

ای خدا!!!

  سلام پسرم مرسی از همه بابت همدردی.تو این چند روز اصلا دل و دماغ درست و حسابی نداشتم بیام نت.ولی الان میخوام تلافی کنم. قبل از اینکه مامان بزرگ اینا برن تهران یه روز صبح تصمیم گرفتم که ببرمت توالت تا خودت جیش کنی.مای بی بیت رو باز کردم و بردمت تو توالت و نشوندمت رو صندلی توالتت.اولش نق زدی و دوست نداشتی.برا اینکه سرگرمت کنم.شیلنگ آب رو دادم دستت و یه ذره بازش کردم.ایندفعه خوشت اومد و نشستی .تقریبا یه 10 دقیقه ای صبر کردم دیدم نه بابا خبری از جیش کردن نیست.میخواستم بلندت کنم که گریه کردی.منم به همون حال گذاشتمت و رفتم سراغ کارای خودم.بعد دیدم صدای نفس عمیق میاد مثه موقع هایی که آب میخوری و نفس عمیق می...
1 اسفند 1390